شب است و سکوت است و ماه است و من فقان و غم و اشک و آه است و من
شب و خلوت و بغض نشکفته ام شب و مثنوی های ناگفته ام
شب و ماندن استخوان در گلو شب و های های غریبانه ام
من امشب خبر میکنم درد را که آتش زند این دل سرد را
بگو بشکفد بغض پنهان من که گل سر زند از گریبان من
نظرات شما عزیزان:
|